جدول جو
جدول جو

معنی گل گیری - جستجوی لغت در جدول جو

گل گیری
نام تیره ای از طایفۀ کیومرسی ایل چهارلنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا
گل گیری
(گُ)
عمل گرفتن گل چراغ. عمل گرفتن فتیلۀ چراغ. گرفتن سوختۀ چراغ به گل گیر، کم کردن گلهای درختی برای بهتر و درشت تر شدن بقیۀ میوۀ آن. گرفتن مقداری از گل درختی تامیوۀ آن بزرگتر و شادابتر شود. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گه گیری
تصویر گه گیری
غافلگیری، اسبی که گاه گاه رم بکند، درد یا عارضه ای که ناگهان بروز کند، گاه گیر، گه گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گل پیرا
تصویر گل پیرا
کسی که کارش پیرایش دادن و تربیت کردن گل است، باغبان، گل کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلط گیری
تصویر غلط گیری
شغل و عمل غلط گیر، گرفتن غلط در نوشته یا گفتۀ کسی
غلط گیری کردن: تصحیح کردن غلط های متن چاپی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گشن گیری
تصویر گشن گیری
آمیزش برای آبستن شدن، جفت گیری، گرده افشانی در بعضی گیاهان و درختان برای بارور گشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فال گیری
تصویر فال گیری
شغل و عمل فال بین، طالع بینی
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
عمل گچ گرفتن
لغت نامه دهخدا
(گُ لَ)
دهی است از دهستان یک مهد بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز واقع در 35هزارگزی جنوب خاوری راه شوسۀ مسجدسلیمان به هفتگل. هوای آن سرد و دارای 1500تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و برنج است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن اتومبیل رو است. پاسگاه ژاندارمری دارد و ساکنین از طایفۀ هفت لنگ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
مقراضی که گل شمع و چراغ را بدان گیرند. (آنندراج). مقراضی که با آن گل فتیلۀ چراغ برند. گاز:
خاکساران ز اغنیا محتاج همراهی نیند
شمعدان گل کجا دربند گل گیر طلاست.
میرزا عبدالغنی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ)
پهلوی، گیتیک. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). گل زمین، نوعی از گل که برگهای آن از هر طرف سه خار دارد و آن دو نوع میشود سفید و زرد. (برهان) (آنندراج) ، گل پیاده گلی که آنرا درخت و بوتۀ بزرگ نباشد، همچو: بنفشه و نرگس وسوسن و امثال آن. (برهان). رجوع به گل پیاده شود
لغت نامه دهخدا
(گُ / گَ)
عمل گلوگیر. رجوع به گلوگیر شود
لغت نامه دهخدا
(گُ لِخَ / خِ)
نوعی از گل است که به نام گل همیشه بهار هم خوانده میشود:
وآن قطرۀباران که چکد بر گل خیری
چون قطرۀ می بر لب معشوقۀ میخوار.
منوچهری.
گل زرد و گل خیری و بید باد شبگیری
ز فردوس آمدند امروز سبحان الذی اسری.
منوچهری.
و رجوع به خیری شود
لغت نامه دهخدا
(بُ)
عمل بل گرفتن. (از فرهنگ لغات عامیانه). رجوع به بل گرفتن شود، جمع واژۀ بلابل. (منتهی الارب). رجوع به بلابل شود، جمع واژۀ بلبل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به بلبل شود، جمع واژۀ بلبله. (ناظم الاطباء). رجوع به بلبله شود
لغت نامه دهخدا
(خُ)
کارهای شبیه کار شخص خل. این کلمه در اصل ’خل گیری’ است و سپس بصورت خل گری درآمده نظیر ’لوس گری’ که در اصل ’لوس گیری’ بوده. (یادداشت بخط مؤلف).
- خل گیری مکن، عمل اشخاص ساده لوح و خل را بجای میاور
لغت نامه دهخدا
(گُ)
یک قسم گل بسیار معطری که درخت آن مانا به درخت خرمابن است. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پی گیری
تصویر پی گیری
تعقیب، مداومت، اصرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلاب گیری
تصویر گلاب گیری
عمل و شغل گلاب گیر
فرهنگ لغت هوشیار
پاک کردن گرد و غبار چیزی: پیشخدمت آنجا پیشبند چرک آبی رنگ خودش را بسته و مشغول گردگیری است. یا پارچه (کهنهء) گردگیری. پارچه ای مستعمل که برای گردگیری و تمیز کردن اثاثه بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاهگیری
تصویر گاهگیری
سرکشی (اسب) حرونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصحیح نوشته یا گفته کسی. یا غلط گیری کتاب یا مقاله. اغلاط چاپی کتاب یا مقاله را روی اوراق نمونه مطبعه تصحیح کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گچ گیری
تصویر گچ گیری
عمل گچ گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
عمل گه گیر، چموشی (ستور) : سمند عشق را شاهد ز گه گیری برون آری ظهوری در رکاب غم عنان دادی خموشی را. (ظهوری)
فرهنگ لغت هوشیار
بار برداشتن آبستن شدن، آمیختن گامت نر با گامت ماده. در این امر چند مرحله میتوان در نظر گرفت: اول - گرده افشانی. انتقال دانه گرده با شکال مختلف صورت میگیرد. اگر گل نر ماده باشد و پرچم و مادگی آن در یک جا و نزدیک قرار گیرد انتقال دانه گرده باسانی انجام میشود و مستقیما پس از باز شدن بساک دانه های گرده بر روی کلاله می نشیند. در این حالت گرد افشانی مستقیم است. اگر پرچم و مادگی در یک موقع نرسند و یکی از آنها زودتر بالغ شود پرچمهای یک گل بمادگی گلهای دیگر که رسیده اند منتقل میشود و اگر گلهای ماده و گلهای نر جداگانه باشند نیز همین عمل صورت میگیرد. گیاهانی که گلهای نرو ماده آنها جدا ولی بر روی یک پایه اند تک پایه نامیده میشوند مانند ذرت و بلوط و فندق و اگر گلهای نر بر روی یک گیاه و گلهای ماده بر روی گیاه دیگر باشد آنرا دو پایه خوانند مانند: شاهدانه و خرما و در تمام این حالت گرده افشانی مستقیم است. گرده افشانی غیر مستقیم بوسیله باد یا حشرات (زنبور مگس پروانه) صورت میگیرد گاهی نیز بوسیله انسان انجام میشود که گرده ها را از روی درخت نر گرفته بر روی درخت ماده می افشانند (مانند خرما)، بعضی از دانه های گرده بالهایی دارند که وزش باد انتقال آنها را آسانتر میکند (مانند کاج)، دوم - آمیزش. همینکه دانه گرده ای بر روی کلاله قرار گیرد ناهمواری سطح آن بهمواریهای کلاله می چسبد. رطوبت ماده غذایی و لعابی کلاله در داخل گرده اثر کرده لوله گرده ساخته میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جن گیری
تصویر جن گیری
عمل و شغل جن گیر: پری خوانی پری فسایی پری سایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
پیشگیری پهرج منع ممانعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب گیری
تصویر آب گیری
شغل آبگیر حمام، لحیم کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بغل گیری
تصویر بغل گیری
در آغوش گرفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه گل چیزی را بگیرد، برای جلوگیری از پخش شدن گلهایی که بر اثر دوران چرخهای وسایل نقلیه (اتومبیل دوچرخه و غیره) بخارج پرتاب میشود آلتی در آنها تعبیه شده که بصورت قاب محدب دایره یی شکل روی چرخها را میپوشاند. گلگیر بوسیله مهره هایی که به بست گلگیر معروف است روی بدنه اتومبیل یا وسیله نقلیه دیگر نصب میشود. نوعی مقراض که بوسیله آن گل شمع و چراغ را گیرند: خاکساران زاغنیا محتاج همراهی نیند شمعدان گل کجا در بند گلگیر طلاست ک (عبدالغنی قبول)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل گیر
تصویر گل گیر
آلتی شبیه قیچی که با آن زبانه شمع را می گیرند
فرهنگ فارسی معین
((گِ))
پوشش آهنی که بالای چرخ اتومبیل و دوچرخه و موتورسیکلت قرار می دهند برای جلوگیری از پاشیده شدن گل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خو گیری
تصویر خو گیری
انس، عادت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
پیشگیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
تحریم
فرهنگ واژه فارسی سره
بیماری صرع، غش
فرهنگ گویش مازندرانی